صدای تاریخ
پنجم اسفندماه در تقویم باستانی ایران، روز ’’سپندارمزدان‘‘ یا روز زن نامیده شده است همچنین روز سپاسگزاری مردان از زنان بوده است. کتایون مزداپور استاد فرهنگ و زبانهای باستانی میگوید این روز روز زنان نیکی است که در پناه امشاسپندان، دنیا را به خوبی اداره کردهاند. و اضافه میکند:تاریخ این جشن، مطابق تقویم اصلی پنجم اسفند است. اما چون در تقویمی که امروزه در ایران معمول است، یعنی تقویم رسمی شمسی، شش ماه اول سال 31 روز و شش ماه دوم 30 روز است، در پنجم اسفند نام ماه و روز باهمدیگر انطباق پیدا نمیکنند. بنابراین به حساب تقویم شمسی فعلی، بیست و نهم بهمن، اسپندارمزدان خواهد بود و آن روز ’’سپندارمزدروز‘‘ از ماه سپندارمزد است؛ یعنی ماه اسفند و روز سپندارمزد. شکل جدید سپندار "اسفند" است و میتوان به آن "اسفندگان" یا "سپندارمزدان" گفت. کریستن سن، خاورشناس بزرگ دانمارکی میگوید: «رفتار مردان نسبت به زنان در ایران باستان همراه با نزاکت بود. زن چه در زندگی خصوصی و چه در زندگی اجتماعی از آزادی کامل برخوردار بود». افزون بر این، در فرهنگ ایرانی، انبوه نام های زیبای گل ها و بوی گل ها و زیبایی گل و درخت و جان و جهان را که بر دختران مینهند، با هیچ فرهنگ و هیچ زبان و کشور دیگر نمیتوان برابر کردن، و این همه به نشانهی احترامی است که در اندیشهی ایرانی برای دختر رواست و جایگاه والایی که زن از آن برخوردار بوده است البته در کنار این برابری، هیچ گاه جایگاه زن به ورطهی نادرستی نیفتاده است؛ چنانکه در نگاره های پارسه و دیگر جایگاه های هخامنشی نگارهی هیچ زنی دیده نمیشود. چنانکه پلوتارک مینویسد، ایرانیان در اموری که به بی عفتی مربوط میشود، به شدت حساس بودند،ولی این امر موجب نمیشده که زنان در سراهای خود محبوس باشند. نبشته های دیوانی پارسه، گواه نقل مکان مکرر آنان است که گاه با شوهر ویا پدر خود سفر میکنند، که دراین هنگام، جیرهی سفر آنان تفاوتی با مردانشان ندارد. آنان از خود، دارای املاک و کارگاه هایی بودند که خود آنها را اداره میکردند، البته میبایست به دیوان شاه گزارش کارهای خود را بدهند. در گاتها زرتشت به پسران و دختران جوان میگوید: ای دختران شوکننده و ای دامادان، اینک شما را میآموزم و آگاه میکنم، پندم را به خاطر بسپارید و با غیرت، در پی زندگانی پاک منشی برآیید. هریک از شما باید در کردار نیک و مهرورزی بر دیگری، پیش دستی جوید تا این زندگانی مقدس زناشویی را با شادی و خرمی به پایان رسانید در شاهنامه نیز هرگاه به پیوند همسری دو جوان بر میخوریم، دیده میشود که گاه دختر گام پیش مینهد و خواهان زناشویی میشود و از آن میان، میتوان به دلدادگی و همسری رودابه و زال، پیشنهاد همسری منیژه به بیژن و پیشنهاد همسری آرزو دختر ماهیار گوهرفروش به پدرش برای بهرام گور اشاره کرد. به گفتهی استرابون، مراسم ازدواج در آغاز نوروز برگذار میشده است؛ آرین اشارهی کوچکی به رسم ازدواج پارسی دارد که در آن دو نامزد در کناریکدیگر جای میگرفتند و مرد، دست همسرش را میگرفت و آنرا میبوسید. در زیر نمونه هایی از زنان پر افتخار ایران باستان آماده است: یوتاب: سردار زن ایرانی که خواهر آریوبرزن سردار نامدار ارتش شاهنشــــــاهی داریوش سوم بوده است. وی در نبرد با اسکندر گجــستک همراه آریوبرزن فرماندهی بخشی از ارتش را بر عهده داشته است او در کوهـهای بختیاری راه را بر اسکندر بست. ولی یک ایرانی راه را به اسکندر نشان داد و او از مسیر دیگری به ایران هجوم آورد. با این حال هم آریوبرزن و هم یوتاب درراه میهن کشته شدند و نامیجاویدان از خود بر جای گذاشتند. دریاسالار بانو ارتمیز:
نخستین و تنها بانوی دریاسالار جهان تا به امروز. او به سال 480 پیــش از میلاد به مقام دریاسالاری ارتش شاهنشاهی خــشایارشاه رسید و در نبرد ایران و یونان ارتش شاهنشاهی ایران را از مرزهای دریایی هدایت میکرد. تاریخ نویسان یونان او را در زیبایی برجستگی و متانت سرآمد تمامیزنان آن روزگار نامیده اند. آتوسا: ملکه بیش از 28 کشور آسیایی در زمان امپراتوری داریـــــــــــوش بزرگ. هرودت پدر تاریخ از وی به نام شهبانوی داریـــــوش بزرگ یاد کرده است و آتوسا را چندین بار در لشکر کشی های داریوش یاور فکری و روحی داریوش بزرگ دانسته است. آرتادخت:
وزیر خزانه داری و امور مالی دولت ایران در زمان شاهنشاهی اردوان چهارم اشکانی. به گفته کتاب اشکانیان اثر دیاکونوف روســــی خاور شناس بزرگ او مالیات ها را سامان بخشید و در اداره امور مالی کوچکتـــــرین خطایی مرتکب نشد و اقتصاد امپراتوری پارتیان را رونق بخشید. ازرمیدخت:
شاهنشاه زن ایرانی در سال 631 میلادی. او دختر خـــــــــسروپرویز پس از " گشناسب بنده " بر چندین کشور آسیایی پادشاهی کرد. آذرناهید: ملکه ملکه های امپراتوری ایران در زمان شاهنـــــــشاهی شاپور یکم بنیانگزارسلسله ساسانی. نام این ملکه بزرگ و اقتدارات دولتی او در قلمرو ایــــران درکتیبه های کعبه زرتشت در استان فارس بارها آمده است و او را ستایـش کرده است. پرین: بانوی دانشمند ایرانی. او دختر کی قباد بود که در سال 924 قبل از مــیلاد هزاران برگ از نسخه های اوستا را به زبان پهلوی برای آیندگان از گوشه و کنار ممالک آریایی گردآوری نمود و یکبار کامل آن را نوشت و نامش در تاریخ ایران زمین برای همیشه ثبت گردیده است. فرخ رو: نام او به عنوان نخستین بانوی وزیر در تاریـــــخ ایران ثبت شده است وی از طبقه عام کشوری به مقام وزیری امپراتوری ایران رسید. گردافرید: یکی از پهلوانان سرزمین ایران. تاریخ از او به عنوان دختر کژدهم یاد میــکند با لباسی مردانه با سهراب زورآزمایی کرد. فردوسی بزرگ از او به عـــنوان زنی جنگجو و دلاور سرزمین پاکان یاد میکند. آریاتس: یکی از سرداران مبارز و دلیر هخامنشیان در سالهای پیش از میلاد. مورخــین یونانی در چندین جا نامی از وی به میان آورده اند. هلاله: پادشاه زن ایرانی که به گفته کتاب دینی و تاریخی ( 391 یشتا 274+1 یشتا 2 ) در زمان کیانیان بر اریکه شاهنشاهی ایران نشست. از او به عنوان هفتـــمین پادشاه کیانی یاد شده است که نامش را " همای چهر آزاد" نیز گفته اند. منابع: 1. برگردان گات ها، شهزادی، یسنا53 2. جنیدی، فریدون. حقوق جهان در ایران باستان 3. راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، حکومت هخامنشیان
4. کخ، هاید ماری. از زبان داریوش، برگردان پرویز رجبی، فصل6